سلمان فارسی یا روزبه پدید آورنده اسلام وبه ظاهر از صحابه ایرانی مشهور محمد بود که محمد او را از اهل بیت خواند. او با این که پسر سرپرست یکی از آتشکده های بزرگ ایران
بود از آیین زرتشتی دوری جست و به دین مانی ایمان آورد
سلمان فارسی از طبقه برگزیدگان جامعه مانوی بوده است و چون دین مانی را بر دین زرتشتی ترجیح داده بود مجبور به فرار از ایران شد. ابوریحان بیرونی در «الآثار الباقيه عن القرون الخاليه» مینویسد: انجیل سبعین (بلامس) نام انجیلی است که سلام پسر عبدالله سلام از زبان سلمان فارسی نوشته است
روزبه بعد از آنکه فهمید قرار است او را شش ماه با اعمال شاقّه زندانی کنند و پس از آن اگر به آیین نیاکانش ایمان نیاورد اعدامش کنند، با همکاری عمهاش گریخت واو پس از فرار از ایران به سرزمین های گوناگون سفر کرد که در همین سفرها با مسیحیت آشنا شداو
کاروانی دید که به سوی شام میرفت؛ پس به مسافران پیوست و رهسپار سرزمینهای ناشناخته شد. مدتی در شام و موصل اقامت کرد تا آن که در سرزمینهای عربی به اسارت قبیله بنی کلب در آمد و مردی یهودی از بنی قریظه او را به بردگی خرید و به یثرب برد
در تاريخ گزيده حمداله مستوفی آمده است که روزبه (سلمان فارسی) پس از فرار از ايران در حوالی حجاز توسط قبيله بنی كلب به بردگی گرفته شد و به قبيله ديگری فروخته شد تا اینکه سرانجام در شمار بردگان محمد، پیامبر اسلام درآمد و محمد سلمان فارسی را از بردگی آزاد کرده و از مشاوران خود قرار داد
که سلمان از علم جنگ و اطلاعات دینی خود استفاده کرد و از محمد پیامبری ساخت که دین او تمام دنیارا لرزاند
پس از مرگ محمد ، سلمان از معدود کسان مدئی به امامت علی بود
در خلافت عمر بن خطاب به حکومت مدائن منصوب شد
سلمان سرانجام، در اواخر خلافت عثمان در سال ۳۵ هجری درگذشت. علی پیکرش را غسل داد، کفن کرد
آرامگاه وی در کنار طاق کسری در شهر مدائن عراق، در ۵ فرسخی بغداد قرار دارد
در زمان حکومت صدام حسین بسیاری از نامهای تاریخی از جمله سلمان فارسی را به «حی سلمان باک» تغییر دادند
جابر از محمد، چنین نقل میکند: «همانا اشتیاق بهشت به سلمان بیش از اشتیاق سلمان به بهشت است؛ و بهشت به دیدار سلمان عاشقتر از دیدار سلمان به بهشت است
محمد، دربارهٔ سلمان گفتهاست: «سلمان از من است، کسی که به او ستم کند به من ستم کردهاست و کسی که او را بیازارد مرا آزردهاست.»؛ همچنین: «هر که میخواهد به مردی بنگرد که خداوند قلبش را به ایمان درخشان کرده، به سلمان بنگرد
محمد، دربارهٔ دانش سلمان چنین گفتهاست: «اگر علم در ثریّا بود، ایرانیان و سلمان به آن دسترسی پیدا میکردند.» همچنین در جایی دیگر: «سلمان دریای علم است که نمیتوان به عمق آن رسید
جعفر صادق، امام ششم شیعیان گفتهاست: «رسول خدا و علی اسراری را که دیگران قدرت تحمل آن را نداشتند به سلمان میگفتند و او را لایق نگهداری علم ومخزن اسرار میدانستند؛ از اینرو یکی از القاب سلمان، «مُحَّدث» است.» در جای دیگری نیز دربارهٔ او گفتهاست: «در اسلام، مردی که فقیهتر از همه مردم باشد، همچون سلمان، آفریده نشدهاست.»؛ همچنین: «سلمان اسم اعظم را میدانست
بود از آیین زرتشتی دوری جست و به دین مانی ایمان آورد
سلمان فارسی از طبقه برگزیدگان جامعه مانوی بوده است و چون دین مانی را بر دین زرتشتی ترجیح داده بود مجبور به فرار از ایران شد. ابوریحان بیرونی در «الآثار الباقيه عن القرون الخاليه» مینویسد: انجیل سبعین (بلامس) نام انجیلی است که سلام پسر عبدالله سلام از زبان سلمان فارسی نوشته است
روزبه بعد از آنکه فهمید قرار است او را شش ماه با اعمال شاقّه زندانی کنند و پس از آن اگر به آیین نیاکانش ایمان نیاورد اعدامش کنند، با همکاری عمهاش گریخت واو پس از فرار از ایران به سرزمین های گوناگون سفر کرد که در همین سفرها با مسیحیت آشنا شداو
کاروانی دید که به سوی شام میرفت؛ پس به مسافران پیوست و رهسپار سرزمینهای ناشناخته شد. مدتی در شام و موصل اقامت کرد تا آن که در سرزمینهای عربی به اسارت قبیله بنی کلب در آمد و مردی یهودی از بنی قریظه او را به بردگی خرید و به یثرب برد
در تاريخ گزيده حمداله مستوفی آمده است که روزبه (سلمان فارسی) پس از فرار از ايران در حوالی حجاز توسط قبيله بنی كلب به بردگی گرفته شد و به قبيله ديگری فروخته شد تا اینکه سرانجام در شمار بردگان محمد، پیامبر اسلام درآمد و محمد سلمان فارسی را از بردگی آزاد کرده و از مشاوران خود قرار داد
که سلمان از علم جنگ و اطلاعات دینی خود استفاده کرد و از محمد پیامبری ساخت که دین او تمام دنیارا لرزاند
پس از مرگ محمد ، سلمان از معدود کسان مدئی به امامت علی بود
در خلافت عمر بن خطاب به حکومت مدائن منصوب شد
سلمان سرانجام، در اواخر خلافت عثمان در سال ۳۵ هجری درگذشت. علی پیکرش را غسل داد، کفن کرد
آرامگاه وی در کنار طاق کسری در شهر مدائن عراق، در ۵ فرسخی بغداد قرار دارد
در زمان حکومت صدام حسین بسیاری از نامهای تاریخی از جمله سلمان فارسی را به «حی سلمان باک» تغییر دادند
جابر از محمد، چنین نقل میکند: «همانا اشتیاق بهشت به سلمان بیش از اشتیاق سلمان به بهشت است؛ و بهشت به دیدار سلمان عاشقتر از دیدار سلمان به بهشت است
محمد، دربارهٔ سلمان گفتهاست: «سلمان از من است، کسی که به او ستم کند به من ستم کردهاست و کسی که او را بیازارد مرا آزردهاست.»؛ همچنین: «هر که میخواهد به مردی بنگرد که خداوند قلبش را به ایمان درخشان کرده، به سلمان بنگرد
محمد، دربارهٔ دانش سلمان چنین گفتهاست: «اگر علم در ثریّا بود، ایرانیان و سلمان به آن دسترسی پیدا میکردند.» همچنین در جایی دیگر: «سلمان دریای علم است که نمیتوان به عمق آن رسید
جعفر صادق، امام ششم شیعیان گفتهاست: «رسول خدا و علی اسراری را که دیگران قدرت تحمل آن را نداشتند به سلمان میگفتند و او را لایق نگهداری علم ومخزن اسرار میدانستند؛ از اینرو یکی از القاب سلمان، «مُحَّدث» است.» در جای دیگری نیز دربارهٔ او گفتهاست: «در اسلام، مردی که فقیهتر از همه مردم باشد، همچون سلمان، آفریده نشدهاست.»؛ همچنین: «سلمان اسم اعظم را میدانست
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر