BBCPersian.com | ايران

۱۳۸۸ اسفند ۱۱, سه‌شنبه

مانی


مانی در سال ۲۱۶ در نزدیکی تیسفون به دنیا آمد
پارسی میانه و سریانی زبان‌های مادری مانی بود

پدر مانی، به نام فاتک یا پاتیگ (پاپک؟/بابک)، از همدان و مادر وی از خاندان کامسراگان با خویشاوندی با دودمان پادشاهی اشکانیان پارتی بود. برخورد نخستین مانی با ادیان و فرقه‌های دینی گنوسی رایج در بین النهرین ناشی از گرویدن پدرش به آنها بود. چراکه جذب آنان شده و به بین النهرین نقل مکان کرده بود. زمانیکه مانی شش ساله بود پدرش ترک همسر کرد و به همراه فرزندش زندگی در میان گنوسیان را آغاز کرد, چراکه دوری گزیدن از زن و شراب و گوشت جزء اعتقادات و وظایف دینی بسیاری از فرقه‌های گنوسی بود. بنابراین کودکی مانی در میان گنوسیان سپری گشت و آموزه‌های کودکی او متأثر از اعتقادات آنان شد, همچنانکه بعدها, دین خودش نیز متأثر از عقاید گنوسی بود. او در نوجوانی ادعا کرد که به او وحی شده‌است. و او فارقلیط، موعود عهد جدید است و آخرین رسول و خاتم نبیین، که خلافت بشر را با هدایت الهی به سرحد نهایت می‌رساند.که شامل سلسلهٔ کسانی چون شیث، نوح، ابراهیم، سام پسر نوح، نیکوتئوس، خنوخ، زرتشت، هرمس، افلاطون، بودا و عیسی است
او سفرهای دور و وسیعی به ایران , هندوستان غربی و شمال شرقی ایران کرد و به تبلیغ دینش پرداخت. پس از چهل سال سفر به همراه ملتزمان خود به پارس بازگشت و پیروز برادر شاپورشاه را به آیین خود درآورد. مانی تحت تأثیر ماندایی گران، موعظه‌های خود را در سنین جوانی آغاز کرد.بنابر تذکره‌های بیرونی که در دائره المعارف قرن ۱۰ام :الفهرست ابن ندیم نگهداری می‌شود، یاوه گویان میگویند در دوران جوانی خود، مانی از روحی که بعدها سیزیگس یا همزاد نامیده شده، وحی دریافت کرده بود.و به او حقایق الهی دیانت را آموخته بود. درین دوره گروه‌های کثیر موجود بخصوص مسیحیان و زرتشتیان برای قدرت اجتماعی-سیاسی قوی تر با هم در حال رقابت بودند. مانی همچنین از کتب مقدسی چون پوران و کورال نیز پیروی کرد
گرچه پیروان آیین مانی کمتر از زرتشتیان بودند، برای نمونه، مانی گرایان از حمایت اشخاص عالی رتبه سیاسی برخوردارشدند و به یاری امپراتوری پارسی، مانی می‌توانست فرستادگان متعددی به دیگر نقاط جهان بفرستد
نخستین فرستاده مانی به امپراتوری کوشانیان در شمال غربی هندوستان بود(چنانچه نقش‌های متعدد مذهبی در بامیان در توصیف اویند)، جایی که باور برآن است که برای مدت زمانی زندگی کرده و به تعلیم پراخته‌است.گفته می‌شود که به سمت درهٔ ایندوس در هندوستان در ۲۴۰ ۰ یا ۲۴۱ پس از میلاد با کشتی حرکت کرده‌است و پادشاه بودایی: توران شاه هندوستان را به آیین خود درآورده‌است. در آن موقع است که به نظر می‌رسد اثرات مختلفی از بودایی گری به مانوی گری سرایت کرده‌است :"نفوذ بودای گری بر تشکیل تفکر دینی مانی قابل توجه‌است.حلول ارواح، باور مانی گران شد و ساختار چهارجانبهٔ اجتماع مانوی، میان راهبان مذکر و مونث، (گزیدگان) و پیروان غیر روحانی (نیوشندگان) که ایشان را پشتیبانی می‌کردند، تقسیم گردید. که به نظر می‌رسد این هم برپایه سنگهای بوداییان باشد. پس از شکست در برابر بردن طرفداری نسل بعدی و مرتد اعلام شدن او توسط موبدان زردشتی، گزارش شده‌است که مانی در زندان در انتظار حکم اعدام شاهنشاه پارس، بهرام اول، در گذشت. در حالیکه در شرح‌های دیگر مرگ او را کندن پوست او یا بریدن سر وی اعلام می‌کنند
جالب است که میان مانی و محمد، پیامبر اسلام توازی بر قرار است. مانی ادعا می‌کرد که جانشین پیغمبرانی چون عیسی و دیگرانی که تعلیماتشان موضعاً یا بدست پیروانشان تحریف شده، است. مانی اظهار دیانت کرد و هم چنین خود را فارقلیط منسوب می‌دانست.، عنوانی از انجیل، به معنای کسی که تسلی می‌بخشد یا کسی که بر طرف ما میانجی گری می‌کند، که بنابر رسم ارتودکسی خدا شخص روح القدس بدین نام درک می‌شود.

مانی ادعای کرد که: آخرین پیامبر است، و رسالت او را فرشته‌ای بر او آشکار ساخته‌است.
محمد، نیز تشابهاً همین ادعا را داشت و سلمان فارسی که دین مانی را آموخته بود از محمد پیامبری ساخت مانند مانی ولی صد چندان موفق تر

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

دنبال کننده ها